تاریخچه ورزش باستانی

پیشینه ورزش باستانی و پهلوانی 

 وسایل ورزش در زورخانه



برای دیدن این مطلب به ادامه مطلب بروید...



زورخانه بنایی است مسقف که در وسط آن گودی کنده شده و در اطراف این گود ، غرفه‌هایی برای نشستن تماشاچیان و کندن لباس و گذاشتن آلات و اسباب ورزشی بنا گردیده است .

سقف اصلی زورخانه که گود در زیر آن واقع شده ، بلندتر از سقف‌های دیگر بناهاست و در بالای این سقف پنجره‌ای برای روشنایی نصب گردیده و درب ورودی به مقداری کوتاه است که باید با قامت خم شده از آن عبور کرد و این اولین نشانه فروتنی و تواضع جبری کسی است که وارد زورخانه می‌شود .


زورخانه جای نیکان ، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است . ادب ، صفا ، فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه حاکم است در جوامع دیگر کمتر دیده می‌شود .

جامع‌ترین تحقیقی که درباره تاریخ ورزش زورخانه‌ای در ایران وجود دارد، قدمت این ورزش را دوران قبل از اسلام و حتی دوران مادها می‌دانند. ایرانیان از دیر باز به ورزش و مسائل نظامیگری علاقه‌مند بوده اند. ایرانیان دوران باستان قطعه زمینی داشتند که آن را «چرتا» می‌خواندند و رقابت‌های میدانی مانند اسب دوانی، پرتاب نیزه، شمشیر زنی و انواع کشتی را در آن اجرا می کردند. شکل گیری و تهیه چنین میدانی از میادین جنگ الهام گرفته بود. ایرانیان قدیم هنگام جنگ قطعه زمینی گود که در میان دو یا چند تپه قرار داشت را برای کارزار انتخاب می‌کردند و این بدان دلیل بوده که سران سپاه بتوانند از فراز تپه‌ها نبردرا زیر نظر بگیرند.

گود زورخانه نیز از آنجا گرفته شده است. ایرانیان در «چرتا» جمع شده و با ابزارآلات شبیه ابزار آلات جنگی ورزش می‌کردند تا بدن خود را آماده نگه دارند. «میل» صورت تغییر شکل یافته گرز است، «کباده» همان «کمان» است. «سنگ» یادآور «سپر» و «طبل زورخانه» همان «طبل جنگی» است. ضرباهنگ اشعار زورخانه نیز ضرباهنگ رزم است که مرشدان اشعار حماسی را می خوانند و یکی از انگیزه های ایرانیان نیز در توجه به ورزش زورخانه‌ای دفاع از میهن و ایستادگی در برابر دشمن بوده است.


گفتنی است نام زورخانه نیز از آنجا وارد این ورزش شد که هر شخص تازه واردی که به جمع آنها می‌پیوسته، باید آبی آغشته به «نمک» به نام «آب زور» می نوشیده که از آن به بعد ورزش زورخانه‌ای نام گرفته است. هدف این ورزش تنها زورمندی تن نبوده است، بلکه ساخته شدن روح و جسم توأم مد نظر بوده است. ورزشی که در آن تواضع نیز حرف اول را می‌زند و با زنده کردن بیش از پیش این رشته می‌توان نه تنها سلامت جسم را در زمان کنونی به ارمغان آورد ، بلکه می‌توان فروتنی و توجه به روح را نیز در بین جوانان گسترش داد.آنچه ورزش باستانی را از سایر ورزش‌ها مجزا می‌کند، آداب آن است که مهمترین آنها موارد ذیل است:

میاندار قبل از شروع به ورزش از بزرگترها و حضار رخصت می گیرد.

برداشتن و گذاشتن وسایل ورزشی از بزرگترها شروع می‌شود.

ورزشکار باید موقع ورود به گود از نظر شرعی پاک باشد.

قبل از اینکه ورزش و مراسم آن تمام شود، اگر کسی بخواهد گود را ترک کند باید از میاندار کسب اجازه کند.

ضمن ورزش اگر یکی از ورزشکاران حرکات میاندار را تقلید نکند به میاندار بی احترامی می شود(یک نوع بی ادبی است).ولو اینکه میاندار کوچکتر از اطرافیان باشد، هماهنگی با او برای حاضرین در گود الزامی است.

چرخیدن از کوچکترها شروع و به بزرگترها ختم می‌شود(منظور از کوچکتر و بزرگتر در زورخانه صاحب کسوت است و با اینکه کهنسالان دارای احترام هستند ،ولی پیشکسوتی به سن و سال نیست).

ختم ورزش را میاندار با اجازه بزرگترها و حضار اعلام می‌کند و برای دعا تعارف و پیشنهاد می کند تا یکی از پیشکسوتان حاضر در گود مراسم دعا را انجام دهد.

هنگام مراسم دعا باید همه خاموش و ساکت باشند و هر کس هر کجا هست باید بی حرکت باشد و گوش به سخن دعا کننده بدهد(چه ورزشکار و چه تماشاگر).

اگر ضمن دعا تماشاچیان از باشگاه خارج شوند به ورزشکاران داخل گود بی احترامی است.

تشویق ورزشکاران خصوصاً هنگام چرخ و میل بازی از وظایف مرشد است که گاهی میاندار و یا یکی از پیشکسوتان داخل گود همکاری می کنند.

جز مرشد کسی حق ندارد روی سردم بنشیند.

ورود به گود با کفش و بدون بستن لنگ ممنوع است.

داخل گود و روبه روی سردم محل ورود ورزشکاران به گود است که پایین ترین نقطه گود محسوب می‌شود و بالعکس بالاترین محل آن جنب سردم است.

ورزشکاران در داخل گود به ترتیب سوابق از پایین به بالا می‌ایستند یعنی از کهتر شروع و به مهتر ختم می‌شود.غیر از سادات که آنها چنانچه تازه کار هم باشند، بالا دست قرار می‌گیرند و بعد از همه می چرخند.

به منظور احترام به پیشکسوتان و پهلوانان، موقع سنگ گرفتن و یا کباده کشیدن مرشد و یا یکی از حضار با صدای بلند حرکات آنان را می‌شمارد.

آلات و ادوات به کار رفته در ورزش‌ها شباهت‌های زیادی به وسایل جنگی گذشته دارند. میل و میل گیری همان گرز و نواختن و چرخش آن در دست به هنگام جنگ است. کباده که از نظر شکل شباهت بسیار زیاد به کمان و زه آن دارد، در واقع همان کمان بوده که در جنگ به کار می‌رفته و سنگ و سنگ گیری که در واقع سپر است برای محافظت از حمله دشمن در جنگ که برای داشتن قدرت در حمل این آلات و ادوات جنگی، در قرون گذشته تمرین جنگاوری در سردابه‌ها و زیرزمین انجام می‌شده و سپس به ورزش‌های زورخانه‌ای تغییریافته است.

آنچه امروزه مرسوم است فقط سنگ، تخته شنا، میل و کباده می باشد و وسیله‌ای دیگر نیز به نام تخته شلنگ بود که تا حدود ۸۰ سال قبل رواج داشت.در سنگ گیری، ورزشکار به پشت می‌خوابد و قطعه سنگ را با غلتیدن به سمت‌های راست و چپ به سمت بالا حرکت می‌دهد.وزن سنگ بنا به درخواست سفارش دهنده‌ی آن متفاوت ولی بین ۲۰ تا ۴۰ کیلوگرم است.به هنگام ضرب گیری مرشد ضرب نمی‌گیرد ،بلکه با آداب خاصی حرکات او شمارش می‌شود.در سنگ گیری شمارش از یک آغاز و به ۵۰ می‌رسد و سپس معکوس شمارش می‌شود و بیش از ۱۱۷ شمارش نمی‌شود.درباره رقم ۱۱۷ نیز توافقی بین پژوهشگران ورزش‌های زورخانه‌ای وجود دارد که اعتقاد دارند رقم ۱۱۷ اشاره به ۱۷ سلسله فقراست، اما درباره افزوده شدن رقم ۱۰۰ به ۱۷ دلیل خاصی ذکر نشده است.البته در کاشان و اصفهان و برخی شهرهای جنوبی از رقم ۱۱۴ استفاده می‌شود که معادل ۱۱۴ سوره‌ی قرآن مجید است.

نحوه شمارش اعداد

در شمارش سنگ، از روش‌های خاصی در خواندن استفاده می‌شود و شمارش براساس الفاظ و عبارات قرآنی و یا کنایه و استعاره و الفاظ مناسب مذهبی انجام می گیرد.در هر شهرستان و گاه نزد هر مرشد این عبارات و الفاظ متفاوت است.

تخته شنا و شنا رفتن

یکی از ورزش‌ها و حرکاتی که ورزشکاران در زورخانه درون گود به آن می‌پردازند «شنا رفتن» است.ورزشکاران با استفاده از «تخته شنا» که چوبی است به طول حدود ۷۵ و عرض ۸ و قطر ۲ و دو پایه به ارتفاع ۶ سانتی متر به این ورزش می‌پردازند.

این ورزش با استفاده از میاندار که نظم و ترتیب دهنده‌ی حرکات تمام ورزشکاران با یکدیگر است، انجام می‌شود.به گونه‌ای که دست‌ها با فاصله روی تخته شنا قرار می گیرد و پاها با فاصله‌ای بیش از عرض شانه، آنگاه با قدرت دست‌ها و بازوان و پاها به سمت بالا و سپس بر روی تخته شنا خم می شود.شنا معمولاً برای تقویت عضلات دست‌ها و شانه‌ها است و میاندار با تنظیم حرکات ورزشکاران و مرشد با نواختن ضرب و خواندن اشعار پهلوانی، آنان را ترغیب به انجام حرکات منظم می کنند.شنا در زورخانه چهار نوع است:

شنای کرسی، شنای دست و پا مقابل، شنای دو شلاقه و شنای پیچ.

میل گیری و گورگه

یکی دیگر از حرکات ورزش باستانی، میل گیری یا میل گرفتن است.میل همان گرز بوده که پس از قرن‌ها تبدیل به میل شده و برای قوی شدن عضلات بازو و کتف همچنین تمرکز فکری و دقت و تنظیم در حرکات دست و پا بسیار اهمیت دارد.

به هنگام میل گیری ورزشکار میل‌ها را که به شکل استوانه ای چوبی و بر روی دسته‌ای سوار هستند، جلوی خود به صورت عمودی نگاه داشته، سپس یکی از دستان میل را از بالای شانه گذرانده و با گردشی دایره وار آن را از پشت به سمت جلو بازمی‌گرداند، سپس با دست دیگر میل دوم را با همین روش به حرکت درمی ‌آورد.وزن میل‌ها ثابت نیست و بنا به نیاز درخواست کننده در اوزان مختلف ساخته می‌شوند.

پس از آغاز میل گیری که همراه با ضرب مرشد است و پس از رسیدن سرعت حرکات به اوج خود، اصطلاحاً این بخش گورگه (بر وزن فسرده) خوانده می‌شود.در این حالت میل گیر، میل‌ها را سرمچ گرفته و همراه با ضرب تند مرشد آن را به حرکت درمی‌آورد.سپس عملیات شیرین کاری که با میل انجام می‌شود توسط میل گیران آغاز می شود.وزن میل‌های بازی، بین ۱۰ تا ۳۰ کیلوگرم است، اما وزن میل‌های خاص شیرین کاری از جفتی حدود پنج تا شش کیلوگرم بیشتر نیست.معمولاً برای میل گرفتن از شمارش استفاده نمی‌شود و فقط مرشد اشعار یا کلماتی را پس از حرکات ادا می کند و گاه صلوات می طلبد.

در میل گیری رسم است که پس از برداشتن میل ها و قرار گرفتن ورزشکاران در جای خود داخل گود با رخصت میاندار از همه، پیشکسوت میل‌ها را بلند کرده و سپس سایر ورزشکاران پس از او شروع به حرکات میل گیری می کنند.یکی از نکات مهم در میل‌گیری تماس پیدا نکردن میل با بدن است.

چرخ و گل چرخ

چرخ در کف گود زورخانه که اشکال گوناگون دارد یکی دیگر از حرکات زیبا، دیدنی و نمایشی است که گذشته از تقویت عضلات پاها و ران، به تمرکز و دقت بسیار زیاد نیاز دارد.چرخیدن فقط در ایران رواج دارد عملی بسیار دشوار است که تعداد چرخ ها شمارش می شود.

پس از خاتمه ورزش و خالی شدن گود «گل چرخ» انجام می‌شده است که البته اکنون تقریباً دیگر متداول نیست.این چرخ مخصوص پهلوانان و کشتی گیران بوده و اگر هم اکنون انجام می‌شود مخصوص همان اشخاص است.«گل چرخ» بدین ترتیب انجام می شده است که یکی از ورزشکاران با در دست گرفتن یک لنگ ،وارد گود خالی شده و شروع به چرخی آرام نموده و از لنگ برای زیبا شدن حرکات استفاده می کرده و گاه آن را به دورگردن، کمر و یا دست می بسته و مرشد نیز با آوایی ملایم او را همراهی می کرده است.آنگاه با انجام گفت و گوی خاص بین ورزشکار چرخ زننده و پیشکسوت خارج گود و تند و کند شدن به روش خاص نواخت ضرب، حرکات وی سرعت گرفته و یا کند می‌شده و پس از خوانده شدن اشعاری، صلوات طلب می‌شده است و گاه این گل چرخ حدود یک ساعت به طول می‌انجامیده است.

 

 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد